لوگو سفید مجتمع فنی رهرو
لوگو سفید مجتمع فنی رهرو
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اخلاق مهندسی

[ux_image_box img=”636″]

 

اخلاق حرفه ای در معماری

چکیده

عوامل متعددی در زندگی انسان تاثیر گذار است که از آن جمله میتوان به معماری و ساخت فضا اشاره کرد. بنابراین رعایت معیارهای اخلاقی در این حیطه و طراحی معماری ضروری است. با توجه به اینکه معماری جنبه­ی مهندسی دارد و یک حرفه محسوب می شود این مقاله با هدف شناخت اخلاق حرفه ای و مهندسی و درعین حال بررسی تاثیر آنها بر زندگی انسان خیز دارد.روش تحقیق در این مقاله توصیفی می باشد که بر مبنای بررسی فلسفه اخلاق و ارتباط آن با اخلاق حرفه ای مهندسی در زمینه های معماری و شهرسازی می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تاثیر رشته معماری بر جامعه شناخت و بررسی اصول اخلاق حرفه ای معماری و شهرسازی که در این مقاله به آن اشاره می شود ضروری می باشد.

کلمات کلیدی: اخلاق، اخلاق مهندسی، اخلاق در معماری و شهرسازی.

 

مقدمه

اخلاق

مجموعه رفتارهای ارتباطی است که شامل رفتارهای ارتباطی درون شخصی، میان شخصی و برون شخصی می شود؛ مثل گفتگو، نگاه و برخورد. دو بعد دارد، ناپایدار(اتفاقی) و پایدار. رفتار ارتباطی پایدار همان خلق و خوی و چیزی است که روانشناسان به آن الگوی رفتاری هر کسی می گویند؛ و در واقع سیرت و منش شخص است.

کلمه ی اخلاق معانی متعددی دارد. اخلاق مترادف با اخلاقیت است. این کلمه به ارزش های اخلاقی اشاره دارد که بینقص هستند، کارهایی که از لحاظ اخلاقی ضروری هستند (حق) یا کارهایی که از لحاظ اخلاقی مجاز هستند (قابل قبول)، و سیاست ها و قوانینی که مطلوب هستند. متناظرا اخلاق مهندسی مشتمل است بر مسئولیت ها و حقوقی که بایستی توسط آنان که در کارهای مهندسی دخیل هستند صحه گذارده شود و همچنین ایده آل های مطلوب و تعهدات شخصی در مهندسی.

در زمینه­ی دیگری اخلاق به معنای علم مطالعه ی اخلاقیات است. مطالعه ی اخلاق اخلاقیات است. یعنی گونه ای استفسار دراخلاق به معنای اول. در این معنا، اخلاق، بررسی و مشخص می کند که کدام اعمال، اهداف، اصول سیاست ها و قوانین از لحاظ اخلاقی قابل قبول هستند.

مهندسی

مهندسی روش و حرفه ی کاربرد علوم فنی می‌باشد که با استفاده از قوانین طبیعت و منابع فیزیکی به ساخت و طراحی مواد، ساختارها، ماشین‌ها، ابزار و سیستم‌ها و یا پردازش‌ها می‌انجامد. شخصی که در رشته مهندسی تحصیل کرده‌است را مهندس می‌نامند. مهندسی از قرون وسطی و در زمانی که انسانها اختراع‌های مثل چرخ و قرقره را داشتند وجود دارد. هرکدام از این اختراع‌ها با تعریف مدرن از مهندسی مطابقت دارد و اصول مکانیکی اصلی برای ساخت اهداف و ابزار مفید را کشف کرد. خود اصطلاح مهندسی نیز ریشه‌شناسی دارد که از کلمه مهندسی آمده و به سال ۱۳۰۰ و از زمانی بر می‌گردد که واژه مهندسی (کسی که بر روی موتور کار می‌کند) را به سازنده موتورهای مهندسی می‌گویند. اکنون در این زمینه موتور، به ماشین نظامی مثل موتورهای مکانیکی در جنگ گفته می‌شود. نمونه‌های این استفاده مطلق در این زمان، محصولات مهندسی شده نظامی مثل محصولات نظامی مهندسین هستند.

خود کلمه موتور یک منشا قدیمی تر دارد که از کلمه‌ای لاتین به معنای کیفیت کامل و بخصوص قدرت ذهنی می‌آید. سپس با طراحی ساختارهای تمدن مثل پل‌ها و ساختمان‌ها به صورت یک اصل فنی، اصلاح مهندسی شهری دارد و اثر کار شد و روشی برای تمایز قائل شدن بین این ساختارهای اختصاصی پروژه‌های غیر نظامی و اصیل در اصل قدیمی تر مهندسی نظامی هستند.

اخلاق مهندسی

با توجه به تنوع فعالیتهای مهندسی و کاملاً متفاوت بودن نتایج این فعالیت ها، جوامع پیشرفته صنعتی، بویژه آمریکا، در دو دهه گذشته بر آن شده اند که به مسئله اخلاق در علوم و مهندسی بیشتر بپردازند بطوری که از طریق رعایت این اخلاق، مهندسان خود کنترل کننده فعالیتهای خود باشند. میزان این توجه در تأسیس مراکز مربوط به اخلاق، سایت­های کامپیوتری، دایر کردن خط های تماس برای مشاوره در امور مربوط به اخلاق مهندسی، تدوین آئین نامه های اخلاقی در شرکت ها و مؤسسات و تعلیم مهندسان در تعبیر و تفسیر مفاد این آئین نامه ها و انتشار مقالات و کتب فراوان درباره اخلاق در علوم و مهندسی کاملاً مشهود است.

اخلاق مهندسی مطالعه ی تصمیمات، سیاست ها، و ارزش هایی است که در تحقیق و افعال مهندسی به لحاظ اخلاقی مطلوب هستند. این دو زمینه ی معنایی هنجاری هستند. به این معنا که به گزینه ها و ارز شهای موجه اشاره می کنند به چیزهایی که مطلوب هستند، نه فقط چیزهایی که مورد نیاز هستند. زمینه ی هنجاری اخلاق با زمینه ی توصیفی اخلاق متفاوت است. در یک زمینه ی توصیفی ما از اخلاق هنری فورد یا اخلاق مهندسان امریکایی صحبت می کنیم و بدین وسیله به باورها و رفتارهای یک فرد خاص یا گروهی از افراد اشاره میکنیم، بدون این که در مورد این که آیا باورها و رفتارهای این افراد موجه هست یا نه بحثی به میان بیاوریم. در یک زمینه ی توصیفی دیگر دانشمندان علوم اجتماعی اخلاق را زمانی که در توصیف و توضیح آنچه مردم بدان باور دارند و نحوه ی رفتار آنها میپردازند مطالعه می کنند. آنها نظر سنجیهایی به اجرا در می آورند، رفتار مشاهده می کنند و مستنداتی که توسط جوامع حرفه ای نگاشته شده است را بررسی می کنند و پرده از نیروهای اجتماعی که اخلاق مهندسی راشکل می دهند بر می دارند.

اخلاق در معماری و شهرسازی

با توجه به تعریف اخلاق که در بالا ذکر شد می توان دریافت که رفتار ارتباطی در تعامل اجتماعی صورت می گیرد و تعامل اجتماعی ما زمانی است که به حرفه معماری اشتغال داریم چه در جایگاه معلم معمارپرور، چه رئیس دانشکده، چه کارمند مشاور، چه مهندس پروانه دار، چه مدیر عامل، چه مدیر پروژه و …

حرفه ای بودن در معماری منوط به چند عامل است:

1- داشتن دانش تخصصی؛ در ایران سازندگی به معتای معماری توسط مهندسان معمار، بسازبفروش ها و گاهی نیز مهندسان عمران صورت می پذیرد، در صورتی که تنها یکی دارای دانش تخصصی است؛

2- تحلیل تجربه های مفید جمعی؛ حرفه ای ها به جای تکیه بر تجارب شخصی، تحلیل نشده و آزمون و خطا نشده به دانش جمعی بشری تکیه می کنند.

3- داشتن مهارت و توانایی؛ این مورد جنبه عملی معماری را در بر می گیرد که به نظر می رسد برگ برنده ی بساز بفروش ها نسبت به کسانی که زمان صرف می کنند تا صاحب دانش تخصصی شوند نیز در همین است.

4- نگاه سیستمی به معماری؛ پیش برد فرآیند ساخت و ساز بر اساس سیستم در این زمینه بسیار مفید می باشد. همچون پیش برد اهداف بر اساس ایزو.

5- داشتن مرام حرفه ای؛ که مبنای بحث اخلاق حرفه ای را نیز همین مورد در بر می گیرد. حرفه ای ها مرام دارند، آن ها حاضر نیستند مرام خود را تحت هیچ شرایطی زیر پا بگذارند، آن ها در مواردی که مرام آن ها با شرایطی سازگار نباشد، بلی نخواهند گفت.

در ایده فرآیند شکل گیری و توسعه هر حرفه اصولی اساسی تنظیم می گردد تا آن حرفه به سمت جایگاه ایده آل خود هدایت شود. این معیارها به عنوان اخلاق حرفه ای شناخته می شوند و سازمانها، شرکت ها، بنگاهها و مؤسسات نیازمند آن هستند که اعضای آنها از این اصول تبعیت کنند.

معماری در همه مراحل برنامهریزی، طراحی، اجراء، استفاده و کاربرد، مواجه با ارتباطات انسانها است. از سوی دیگر حاصل تلاش معماران و شهرسازان با زندگی مادی و معنوی انسانها عجین شده است. عدم رعایت بایستههای فردی و اجتماعی در همه مراحل فوق وضعیتهای نامطلوبی را به وجود می آورد که در همه زمانها موجب بروز مشکلات خرد و کلانی در عرصه معماری و شهرسازی می شود. چنین وضعیتی علاوه بر بروز نابسامانیها در روابط اجتماعی باعث گسیختگی معماری و فرهنگ جامعه شده است؛ بررسی راهکارهایی که در فرهنگهای مختلف بشری برای مقابله با بروز اینگونه نابسامانیها در روابط اجتماعی و حرفه معماری و شهرسازی انجام پذیرفته، کاری مهم و ضروری است که مجال بیشتری می طلبد. لیکن این مقاله با مراجعه به بخشی از میراث مکتوب در حوزه اخلاق حرفهای معماری و روش توصیفی و تحلیل محتوای این  اسناد تلاش می کند با استخراج و ارائه چهارده اصل از اصول چهاردهگانه اخلاق حرفهای معماری وشهرسازی، الگویی برای تدوین سند و منشوری در هماهنگی با مبانی فکری، اعتقادی و مناسب با شرایط جامعه ما در راستای ارتقای اخلاق حرفهای معماری گام بردارد. ایدون باد.

اصول چهارده گانه اخلاق حرفه ای معماری وشهرسازی

اصل اول: جهت گیری توحیدی در معماری و شهرسازی

در نگاه توحیدی، تنومندی، توانمندی، هنر، استعداد، مال، پیشه، خاک و خانه، سرزمین و…مواهب حضرت حق وامانتهای الهی هستند؛همچنین، کار و تلاش اقتصادی و خدماتی به عنوان یک سلوک دینی شمرده شده و کار به عنوان یک وظیفه الهی مطرح است؛ توسل، ذکر و یادکرد براولیاء دین نیز از مصادیق بارز همین توحید محوری است. با خود اندیشیدم (که همان طور که ذکر شد، جعفر افندی در نعت استاد خود می نویسد نزدیک حضرت آقا روم و نظر کنم که اکنون در چه کار است … سجادهاش پیش چشمه جامعه شریف گسترده دیدم … از سر تواضع و خوار خویشتنی، در کنار سجاده برخاک بنشسته بود. سبحهای به دست راست داشت و چوب خطی به دست چپ. با دست راست بی وقفه سبحه میچرخاند و با هر دانه ذکر، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر، بر زبان میراند. گاه بر اطراف نظر می کرد و بنایان اهمال کار را به کار می فرمود و بر ایشان بانگ میزد و بر چوب خطی که به دست چپ داشت نشان مینهاد..(111، افندی 1739 )

اصل دوم: نقش ذکر و ورد (ذکر زبانی) در معماری و شهرسازی

استادی از معماران سنتی کاشان، می گوید: پدر من پوش گنبد را با ذکر صلوات شروع و هنگام کار مدیحه سرایی می کرد. مردان و زنان در محل کار جمع می شدند و در طول پوشش گنبد گریه می کردند، به طوری که مدیحه و پوش با هم به اتمام می رسید.

در فتوتنامه بنایان است: اگر پرسند که چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت کنی  بگو که این کلام خداوند را که فرماید: ((لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ))… و اگر پرسند چون قالب بدست گیری چه خوانی، بگو قوله تعالی: ((لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَى.الَّذی کَذَّبَ وَ تَوَلَّى، أَن جَاءَهُ الأَعْمَی))…. و چون پرسند که اگر طرح گنبداندازی و طاقها راست کنی چه گویی، بگو ((یَقُولُونَ أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ… )) و اگر پرسند چون خشت بر یکدیگر نهی کدام آیه خوانی، بگو ((زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا))…و اگر پرسند چون خشت دو نیمه کنی چه خوانی، بگوی ((فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ و اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّالْعالَمینَ …))

اصل سوم: اقتدا بر پیشوایان توحیدی در معماری و شهرسازی

پیشینیان بر این اعتقاد بودند که تمامی پیامبران گذشته و امامان هر کدام صاحب حرفه ای بوده اند. هر صنف، یک “ولی” داشت و رسم بر این بود که وضع و ابتکار حرفه را به شخصی که معمولاً نبی، حکیم، پادشاهی مؤمن، ولی و یا یکی از صالحان بود، نسبت دهند. صنعتگران، معتقدند که اصالت حرفه از شناخت ولیای که آن را پایه نهاده، محقق میگردد و با این شناخت برای کارآموز اطمینان خاطر حاصل میشود و رغبت او نسبت به آن کار افزوده می گردد و می پندارند که معرفت ولی، کسب را حلال می گرداند.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو که اول بنا ابراهیم خلیل بود علیه « : در فتوتنامه بنایان میخوانیم السلام که خانه کعبه بنا کرد…. اگر پرسند بزرگتر بنایان که بود بگوی که پیغامبر ما بود صلی الله علیه و آله که چون سیل بیامد و بنای کعبه بنشست حضرتش با دیگر مومنان به تجدید بنای آن اقدام نمودند … اگر پرسند کریمترین بنایان که بود بگوی علی علیه السلام بود، … که در بنای مسجد مدینه پیامبر را معاضدت کرد. و او سر جوانمردان است و بزرگترین ایشان در مقام…

استاد هندسهاستادان صدفکار را گفت: (پیر استادان سنگکار و آنان که افندی مینویسد مساجد شریفه و جوامع لطیفه سازند، کیست؟ خود بگویم: پیر ایشان شیث پیغامبرعلیه السلام، پور آدم صفی الله علیه السلام است که درود خدای بر ایشان باد…. پیر درودگران حضرت نوح پیامبر علیه السلام است،…. نخست آن که بر طریق علم حساب و جذر علم حساب نوشت، حضرت ادریس علیه السلام بوده، که علم حساب و علم نجوم تصنیف و تألیف کرد.)

اصل چهارم: اخلاق و معنویت گرایی در معماری و شهرسازی

پیشینیان اهل حرفه، شرط ورود فرد به صناعت و پیشه را آراستگی و ادب دانسته و اهلیت یافتن و تخلق به اخلاق جوانمردی و پاک گردیدن از هر گونه رجس و ناپاکی را شرط حضور وی می دانسته اند. نظم، اتقان و کارایی، پاک و طیب بودن نظام تولید، دوری از خیانت و اجحاف، تعهد و ایثار در کار، خوب کار کردن، تقدم کیفیت بر کمیت، توأمان بودن ادب درس و ادب نفس از صفات بارز اهل صناعت بوده است. هم چنین اعطا واخذ یا تعلیم و تعلم در انتقال مهارتها و راز و رمزها که از استاد به شاگرد می رسیده نیز در گرو یافتن اهلیت بوده. شاگرد میبایست از توقف در اخلاق و عادات بد و خودبینی، خودپسندیها و غرور و دنیاطلبی پرهیز می کرده و وجود خویش را برای درک حقایق و رموز آماده می کرده است.

اگر پرسند که کدام خصلت بنایان بیشتر بکار آید بگو حیا چرا که حیا و چشم پاک داشتن از خصلتهای جوانمردان است و بخصوص بنایان را بکار آید که چون بر کار بالا روند چشم پاکدارند و در خانه دیگران ننگرند و چون نا خواسته عورت دیگران بیند چشم بسته دارد و هرگز چون برکار باشد به اطراف ننگرد و آنچه بیند چشم پوشد.

استاد علی « : نصرآبادی درباره استاد علی اکبر اصفهانی، معمار مسجد امام اصفهان، مینویسند اکبر معمارباشی اصفهانی، مرد کدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است. مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به معماری اوبه اتمام رسید.

ودر رساله معماریه است :((حضرت آقای مشارالیه که وجودی شریف و به غایت حلیم و سلیم طبع است و در دین و دیانت سخت متعبد، هیچگاه ذرهای کبر و کین به دل نداشته است و به فرانمودن معارف و کمالات خود نپرداخته است. توان گفت که هرگز، ولو یک بار، به عمر خود بر زبان نیاورده است که بر فلان کار قادرم و در فلان صنعت و عمل ماهرم. اگر بیگانهای سالها با وی همنشین شود، تا آقا برنخیزد و به کاری نپردازد، از صنعت و کار و معرفت وی در علم هندسه آگاه نشود؛ زیرا که وی بر رغم دیگران، خود نستاید و باوقار و بزرگ منش است. نگوید فلانگونه وفلان نوع هنر دارم.))

اصل پنجم: فرهنگ کار مضاعف در معماری و شهرسازی

اهل صنایع در گذشته تلاش در جهت خودکفایی و استقلال و رهایی از وابستگی را بر خود فرض می دانستند، از سوی دیگر امید، خودباوری، همت بلند و اراده قوی، استفاده از فرصتها و سرعت مطلوب در کار، استفاده کامل از دانش و امکانات موجود، تلاش و جدیت در انجام کارهمراه با پیگیری و استقامت، تحمل مشکلات و مشقات، باور به توان انجام کار و پرهیز از اظهارذناتوانی از صفات و مرام ایشان بوده است . سؤال، اگر ترا پرسند که در کار آهنگری چند شرایط است؟ (جواب  بگو که دوازده شرایط است…. دوازدهم در کار خود ثابتقدم بودن.)

در فتوتنامه سلطانی آمده است ((اگر پرسند که شاگرد از چه چیز به مطلوب رسد؟ بگوی از خدمت. اگر پرسند که بنای خدمت بر چیست؟ بگوی بر ترک راحت و کشیدن محنت. اگر پرسند که ارکان شاگردی چند است؟ بگوی چهار؛ اول، آن که مردانه شروع کند، که شروع ناکردن به از فروگذاشتن و از راه برگشتن…. دوم، چهل روز به صدق تمام خدمت کردن. سوم، دل و زبان را به هم راست کردن. چهارم، پند گرفتن و هرچه از استاد شنود، یاد گرفتن..)) اگر پرسند که چند حکم باشد بنائی را، بگو که ده حکم است. … چهارم در کار خود استاد باشد و آنچه را که انجام دهد چنان باشد که از برای خود نماید. پنجم با همه کس به خلق نیکو پیش آید. … دهم آنکه در کار خود چست و چالات باشد.

اصل ششم: معماری به عنوان مسیر سلوک و جوانمردی

در منظر پیشهگران، کار، هدف غایی نبوده، بلکه وسیله ای برای پرورش و رشد بعد شخصی واجتماعی است. صنایع نزد اهل معرفت پیشهای بوده است که با آن هم اشتغال به کار داشته اند و هم اینکه این پیشه و کار، راه سلوک معنوی آنان محسوب می شده است. پیشه این صنعتگران قبل از اینکه جنبه اقتصادی داشته باشد، جنبه معنوی داشته است. هنرمندان با پیشه خویش، سلوک معنوی می کردند. از این جهت، اصولاً برای ورود به طریقت، موظف میشدند که هنر یا صنعتی را اختیارکنند. یکی از نکات مثبت در فرهنگ فتیان، ارزش دادن به کار و تلاش و مفید بودن برای جامعه و دارا بودن حرفه و صناعت نزد جوانمرد بوده است. در اینجا نیز پرتو تعالیم قرآنی، در این جریان تاریخی رخ مینماید. در زمانی که رواج فتوت و جوانمردی در ایران به اوج رسیده بود، در آیین فتوت هر صنف و پیشهای را به تفصیل بیان کرده بودند و هر کس هم که حرفهای نداشت، هنگامی که وارد سلسله فتوت می شد، میبایست پیشهای اختیار کند.

اصل هفتم: اصل سودمندی اجتماعی

صناعت پیشهگان، انجام تولید در جهت منافع جامعه و خدمت به خلق را وجه همت خویش قرار داده بودند و لذا با بهرهگیری صحیح و بهینه از امکانات جامعه، میکوشیدند مراعات نفع و نیاز جامعه به احسن وجه صورت پذیرد و از سوی دیگر تأکید داشتند که هیچ کس سربار و کلّ برجامعه نباشد . پس واجب است برکافه ی ناس (همه مردم), که هر کس به قدر استعداد در صناعتی کوشد که نظام کل و نوع و شخص در آن است.

اصل هشتم: کمک به فقرا و نیازمندان

عادت شریف وی چنین بوده است که تاملی به دست « : افندی در صفت استاد خود میگوید آورد، حب خدای را، نهانی بر درویشان بذل و تصدق کند. هرگز نبوده است که درهمی یا دانه ای پنهان و اندوخته و ذخیره کند و در اندیشه اندوختن مالی چند باشد. در فتوتنامه آهنگران آمده اگر ترا پرسند که در کار آهنگری چند شرایط است؟ جواب،  بگو که دوازده شرایط است …. هشتم، از چهار درم یک درم به راه خدای تعالی صرف کردن.

اصل نهم: انتخاب استاد و پیر وارسته توسط شاگرد

در نظر پیشینیان انتخاب استاد، شیخ و پیر وارسته اصلیترین وظیفه شاگرد بوده. در فتوتنامه سلطانی آمده بدان((که هیچ کاری بیاستاد میسر نمیشود وهر که بیاستاد کاری کند، بی بنیاد باشد)).

صادق بیک افشار میسراید :

مجو تعلیم ز استادان تصویر                      که از فرزند خود دارند تقصیر

اگر فهمت کند سستی درین فن                 بشاگردی گرایی تا بمردن

و گر گردی به آسانیش تفهیم                    حسد گردد حجاب راه تعلیم

بود مردی نه مرد ریش و دستار                   که در قید حسد باشد گرفتار

نمیگویم که خود هرزه سپر باش                  ولی جویای مرد راهبر باش

اصل دهم: مسئولیت استاد در تربیت راستین شاگرد

از دیگر سوی استاد در تربیت مهارتی و معنوی شاگرد وظیفه بس گران و بی بدیل داشته است .

استاد، باید همواره در اندیشه « : شهاب الدین عمر سهروردی در فتوتنامه خویش میگوید شاگرد باشد، چه او حاضر باشد چه غایب. اگر از شاگرد خطایی درفتوت سر زد، صاحب (استاد)در حالی که سر و چشمش به زیر است، باید به او بگوید: این خطا و سهو از تو در وجود آمد. در هر مقام که باشی، مرا حاضر دان، که دیده دل و چشم و گوش و خاطر و همت ما سوی توست ودر هر مقام که باشی، به حرکات تو حاضر و واقفیم. اگر استادی این دوستی را نداشته باشد، استاد نیست، بلکه فقط به معنای مجازی استاد است. اگر استادی نسبت به سهو خطای شاگردان بی اعتنا باشد، دیگر حقی بر گردن ایشان ندارد. استاد، باید همواره در اندیشه آموزش شاگرد باشد. صاحب،باید آنچه او از گذشتگان و خصائل ایشان می داند، بازگوید و روز به روز فعل و ادب شاگردان را زیادت بخشد تا این که شاگردان بتوانند خود به مرحله استادی برسند. استاد یا صاحب،پیوسته باید دست سخاوت و مروت و ایثار گشاده دارد. از شاگردان و دیگران هیچ چیز مضایقه نکند و دریغ ندارد و در خانه او (فتوتخانه) به سنت زاویه و لنگر، به روی همه باز باشد. مسافران، هیچگاه نباید در خانه را بسته ببینند. استاد، باید به شاگردان خدمت به یکدیگر را بیاموزد و بیاموزد که به یکدیگر اعتماد کنند و پشتیبان همه باشند. استاد که شاگردان را آموزد و قابلیت هر یک را شناسد،باید تشخیص بدهد چه نوع دانش و معرفتی برای هر کدام لازم است و شاگردان در چه نوع فن وهنری و تا کجا میتوانند پیشرفت داشته باشند، کدام یک از آنها میتوانند در جرگه طریقت باشند و چه کسانی زائران راه حق. استاد، باید شاگردان را چنان تربیت کند و آماده سازد و به کمالات رساند که اگر روزی مأموریتی یا پیامی برای شاگردان دیگر داشت، بتواند از عهده برآید؛ یعنی بداند با دیگران بر حسب مقام معنویشان چه بگوید و از ایشان چه بخواهد و بداند در هر موقع و مکان چه رفتاری کند که زیبنده جوانمردان باشد. در هیچ لحظه، به ویژه هنگام عبادت و نماز، استاد،شاگردان خود را از نظم دور ندارد.

اصل یازدهم : وظیفهمندی شاگرد نسبت به استاد

و پس از آن آداب و وظیفه شاگرد نسبت به استاد وارسته قرار داشته است. در فتوت نامه ی سلطانی می خوانیم: اگر پرسند بنای شاگردی بر چه چیز است؟ بگوی بر ارادت. اگر پرسند که ارادت چیست؟بگوی سمع و طاعت. اگر پرسند سمع و طاعت چیست؟ بگوی که هر چه استاد گوید، به جان بشنود و به دل قبول کند و به تن فرمان برد. اگر پرسند که شاگرد از چه چیز به مطلوب رسد؟ بگوی از خدمت. اگر پرسند که بنای خدمت بر چیست؟ بگوی بر ترک راحت و کشیدن محنت. اگر پرسند که ارکان شاگردی چند است؟ بگوی چهار؛ اول، آن که مردانه شروع کند، که شروع ناکردن به از فروگذاشتن و از راه برگشتن، که مرتد طریقت از مرتد شریعت بدتر است، که مرتد شریعت به کلمهای به اصلاح درآید و مرتد طریقت به هیچ چیز اصلاح نیابد. دوم، چهل روز به صدق تمام خدمت کردن. سوم، دل و زبان را به هم راست کردن. چهارم، پند گرفتن و هرچه ازاستاد شنود، یاد گرفتن. اگر پرسند که آداب شاگردی چند است؟ بگوی هشت؛ اول، چون درآید،ابتدا سلام کند. دوم، در پیش استاد کم سخن گوید. سوم، سر در پیش اندازد. چهارم، چشم بر هرجایی نگشاید. پنجم، اگر خواهد که مسأله پرسد، اول دستوری طلبد. ششم، چون جواب گوید،اعتراض نکند. هفتم، در پیش استاد با کسی سخن سرگوشی نکند. هشتم، به حرمت تمام نشست وبرخاست کند.

اصل دوازدهم: بقاء صناعت و سرمایه گذاری روی نخبگان و حفظ اسرارشغلی

هنرمندان و صاحب صناعات برای بقای هنر خویش همواره به دنبال استعدادها و زمینه های مستعد و پاک بودهاند، هم از این رو است که پیشینیان نوعاً بر روی آشنایان از جمله فرزند، داماد،برادر یا برادر زاده یا خواهرزاده و… سرمایه گذاری مینمودند ولذا در گذشته نه چندان دورخاندانهای هنر و صنعتی بسیار بوده اند، که علاوه بر تأمین اقتصاد خانواده و تأمین آینده شغلی،حفظ اسرار شغلی و … نخبه گزینی نیز مطرح بوده است.

اصل سیزدهم: برکت کار و مال در پرتو صناعت صحیح

پیشینیان حکیم ما، بیش و پیش از انباشتن مال و افزودن نقدینگی معتقد به برکت در کار و مال و درآمد بودند و آن را از طریق تقیّد به شکرگزاری از نعمتهای الهی می دانستند و در پس این برکت، افزونی آرامش روحی و جسمی را جستجو می کردند. سؤال، اگر ترا پرسند که در کار آهنگری چند شرایط است؟ جواب  بگو که دوازده شرایط است… و هر استادی که اینها و مسئلهها و شرایطها را بداند (حضرت) داوود (ع)… از وی راضی و خشنود باشند و هرچه از این کسب خورده باشد و یا پوشیده باشد مَمَر حلال باشد… هر استادی که از این شرایطها و این قاعدهها نداند و شرایط بجا نیارد هرچه از این کسب خورده و پوشیده باشد همه حرام باشد و پیش استادان و پیران مقدم فردا (ی) قیامت شرمنده برخیزد و همه لعنت بروی کنند و فردا (ی) قیامت سیاه روی برخیزد. هزار زنهار فضولی نکند و در خواندن و نگاه داشتن تقصیر نکند.

اصل چهاردهم: جدیت و نظم در کار تعلیم و تزکیه

از شاخصترین ویژگی نظام سنتی، تربیت هنرجویان با نظم و سختگیری توسط استاد بوده است، تا هر کس که جوهره این فن را ندارد در این راه گام ننهد. هم چنین پیشینیان، شرط ورود فرد به صناعت و پیشه را آراستگی و ادب دانسته و اهلیت یافتن و تخلق به اخلاق جوانمردی وپاک گردیدن از هر گونه رجس وناپاکی را شرط حضور وی می دانسته اند. هم چنین اعطا و اخذ یا تعلیم و تعلم در انتقال مهارتها و راز و رمزها که از استاد به شاگرد می رسیده نیز در گرو یافتن اهلیت بوده. شاگرد میبایست از توقف در عادات بد و خودبینی، خود پسندیها و غرور و دنیا طلبی پرهیز میکرده و وجود خویش را برای درک حقایق و رموز آماده می کرده است .

سهروردی می گوید:هیچ لحظه به خصوص در هنگامه نماز و عبادت شاگرد را از نظر دور ندارد و از خدا خواهد که نور ایمان را به قلب وی بتاباند.

همو در فتوتنامه خویش چنین ذکر می کند: استاد همواره باید در اندیشه شاگرد باشد اگر از شاگرد در پیمودن راه خطایی سر زد در حالی «که استاد سر به زیر دارد، بگوید این خطا از تو به سهو در وجود آمد در هر مقام که باشی، مراحاضر دان، دیده دل و چشم وگوش و خاطر و همت ما سوی توست، ودر هر مقام که باشی، به حرکات تو واقفم اگر استاد هم این دوستی را نداشته باشد استاد نیست.

اخلاق در اسلام

یکی از اصولی که در معارف دینی ما به صورت جدی مد نظر قرار گرفته و بسیاری از علما بر اهمیت آن تکیه دارند مقوله اخلاق است. اخلاق به عنوان یکی از معیارها و شاخصه های شناخت ابعاد انسانی در بسیاری از علوم و شاخه های هنری گسترش یافته به نحوی که صاحبان نظر بر این باورند که اخلاق و یا به عبارتی پایبندی به اصول خاص رمز جاودانگی یک اثر، علم و … می باشد.

معماری از مقوله اخلاق به دور نیست و نفوذ اخلاق در آن را نمی توان محدود به دورانی خاص دانست چرا که در دوران قبل از ظهور اسلام بناهایی ساخته شدند که از معانی بسیار غنی برخوردار بودند و هم اکنون نیز پابرجا مانده اند. با ظهور اسلام اخلاق، نقش موثرتری را در ایجاد آثار بر عهده گرفت و به گونه ای که هر یک از عناصر ساخت یک بنا معنا و مفهومی از واقعیت های اسلامی و انسانی را به نمایش گذاشتند و خالق هر اثر تواضع ناشی از تاثیرپذیری اخلاقی را در بنای خود متبلور ساخت و اخلاق اسلامی در معماری ایرانی در جای جای این سرزمین کهن به چشم می خورد. شهرهایی مانند شیراز، اصفهان، کرمان، اردبیل و یزد نمونه های بارزی از شهرهایی می باشند که با معیار اسلامی ساخته و یا تجدید بنا شدند به نحوی که در آنها پایبندی به اصول و اعتقادات به وفور مشاهده می گردد.

تجلی صفات انسانی در بنا باعث گردید تا بنا نشانه ای از وجود حیات و جاودانگی باشد با داشتن چنین ویژگی هایی مکان هایی همچون مسجد و مدرسه مبدل به مکانی برای آموزش مبانی اخلاقی در نظر گرفته شود. قبل از ظهور اسلام هم درون گرایی هم در معماری ما به چشم می خورد به گونه ای که خانه ها با دیوارهایی بلند از معابر عمومی جدا می شدند و از این طریق فضایی امن برای ساکنان منزل فراهم می آمد ولی با ظهور اسلام توجه به درون گرایی بیش از پیش جلوه نمود تا از این طریق حفظ حریم خصوصی که در اسلام به آن بسیار توجه می شود به تجلی نهایی خود برسد.

بر روی درهای منازل دو کوبه با دو فرم مختلف نصب می شد که کوبه بزرگ صدای بم و کوبه کوچک صدای زیر داشت که با به صدا در آمدن هر یک از این کوبه ها صاحبخانه مطلع می گردید که آیا زن پشت در است یا مرد. از آنجا که فضای به کار رفته در خانه ها بسیار بزرگ بود برای رفاه حال مراجعه کننده ساباط هایی با طول 3 الی 4 متر در مقابل در ورودی ساخته می شد تا از این طریق مهمان از گزند آفتاب و گرما در امان باشند و در فاصله رسیدن صاحب خانه و گشودن در آزاری نبیند. درها به گونه ای طراحی می شدند که فرد برای ورود برای نشان دادن تکریم و احترام خود نسبت به صاحب خانه به حالت تعظیم در آمده و با سری پایین ورودی متواضعانه را برای میزبان تداعی کند. بعد از درب ورودی فضایی به شکل هشت، که لزوما به این شکل نبود ساخته می شد تا در آن صاحب خانه از میهمان پذیرایی و حضور وی را خوش آمد بگوید. این فضا با نقاشی های چشم نواز، نقاشی های زیبا و شمسه های کوچک تزیین می گردید تا مهمان در مدت حضور خود در محل دچار کسالت نشود. پس از فراخوانده شدن مهمان توسط صاحب خانه، ابتدا از راهرویی با زاویه 90 درجه عبور کرده که فرم آن نیز در محفوظ ماندن قسمت های داخلی خانه بی تاثیر نمی باشد و در عین حال کنج 90 درجه آن باعث شده تا ناخواسته سر را پایین افکنده و علاوه بر حفظ حالت تواضع، دقت بیشتری جهت عبور از پله های ورودی حیاط مرکزی بشود.

با قرار گرفتن در حیاط مرکزی احساس آرامش، امنیت، خوش آمد گویی و دعوت کنندگی بنا، وحدت بیش از پیش عناصر قابل درک است، فضایی که جدا کننده قسمت بیرونی – محل استراحت و پذیرایی از مهمان- و قسمت اندرونی – اقامتگاه اهل خانه – می باشد. خانه ساخته می شد تا فضایی برای پرداختن به رویا ها و آرزوها، دست یافتن به آرامش و امنیت به محلی برای درک معنای واقعی حیات باشد. به عنوان یک اصل بدیهی، رفتار و آثار انسان ها را خودآگاه یا ناخودآگاه، تجلی ایده ها و ایده آل ها، یا به عبارتی اندیشه ها و اعتقادات آنان می دانیم، این اصل در حوزه هنر و هنرمندی و خلق آثار معماری و شهرسازی از ظرافت و عمق بیشتری برخوردار خواهد بود.

اخلاق در معماری ایرانی

معماری ایرانی با وجود چالش های گوناگون و با فراز و نشیب هایش همچنان به راه خود ادامه می دهد، اگر چه در این راه به اوج خود رسیده است که تنها اشاره ای کوچک در آثار بعضی از معماران که تعدادشان به انگشتان دست هم نمی رسد دیده می شود ولی در هر کجای این مرزو بوم و حتی آثار آن در فرای مرزها دست تأییدی بر مردم واری و اندیشمندانه بودن آن می زند. در این معماری همانند معماری دیگر تمدن های بزرگ تناسب انسانی دقیقی به چشم می خورد که گویای اینست که علاوه بر روحانیت بنا، انسان نیز در نظر گرفته شده است و فراموش نشده است که معماری برای انسان است. بنای ایرانی با وجود اینکه از دورادور خود را به رخ دیگران می کشد و طبیعت پیرامون خود را می بلعد ولی با وارد شدن انسان به درون آن تا اندازه ای خود را کوچک می کند که فرد ناآشنا را در دستان خود می گیرد به گونه ای که شخص خود را غریب و بیگانه نمی یابد و حاضر نیست لحظه ای از آن دوری جوید.

اخلاق و احترام در معماری ایرانی به اوج خود می رسد. انسان از همان لحظه که به خانه پا می گذارد مجبور می شود چشم خود را از پلیدی ها دور کند. مرد ایرانی در ابتدا که کوبه ی در خانه را به صدا در می آورد با صدای مردانه ی آن به خود می آید که مرد ایرانی شخصی است دارای اخلاقیات انسانی و همان است که در نبرد با دشمن نهایت جوانمردی را رعایت می کند. وارد خانه که می شود باید از هشتی عبور کند این مکان مرد را دوباره به خود آورده که رعایت اخلاق را داشته باشد. وارد میانسرا می شود شیشه های رنگی علاوه بر اینکه به حیاط و فضای اتاق زیبایی خاص داده است و نور را پولاریزه می کند، مانع دید شخص به درون اتاق می شود. از پله ها بالا می آید به در اتاق که می رسد برای اینکه به علت وجود آستانه به زمین نخورد باید سر را پایین اندازد و کفش خود را در پشت آن رها کند و با کفش وارد اتاق نشود. بر اثر ارتفاع کم در باید سر خود را خم کند و نهایت احترام را در آخرین لحظه نیز به جا آورد. با این وجود هنگامی که وارد اتاق می شود به گونه ای از او پذیرایی می شود که گویی سال های سال است که در آن خانه می زیسته و با مردمان آن هم سفره بوده است. این است اشاره ای کوچک از آن معماری اصیلی که بیش از هزاران سال زنده مانده است و همانند هر هنر اصیل دیگر ایرانی پایدار خواهد ماند.

جدول 1: اصول و ارزشهای اخلاقی مورد استفاده در معماری سنتی

توسعه پایدار در اخلاق معماری

یکی از مهم ترین مسائل در رعایت اخلاق معماری توجه عمیق یک معمار به مساله توسعه پایدار می باشد.در تمامی اصول اخلاقی و مقررات اخلاق حرفه ای تدوین شده در دنیا توجه به توسعه پایدار و محیط زیست به عنوان یکی از سرفصل های مهم اخلاقی در نظر گرفته شده است.

هیات جهانی محیط زیست توسعه پایدار را چنین تعریف کرده است:توسعه پایدار فرآیند هدایت سرمایه گذاری ،سمت گیری توسعه فناوری و تغییر نهادی است که با نیاز های حال و آینده سازگار باشد.مفهوم جدید توسعه پایدار کلی نگر است و ابعاد اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را در بر میگیرد.مولفه های اصلی توسعه پایدار انسان،کودک و نوجوان،زنان،محیط زیست،فرهنگ،آموزش،علم،اخلاق،امنیت و مشارکت می باشد.اخلاقی که توسط معماری در جهت توسعه پایدار شکل می گیرد به نوعی توجه و رعایت دقیق حقوق دیگران است عنوانی که در معارف اخلاقی اسلامی به عنوان حق الانسان از آن بارها یاد شده است.جدول شماره 1 نقش معمار را در  توسعه مولفه های توسعه پایدار نشان می دهد.

جدول2: معیارهای توسعه پایدار مرتبط با اخلاقیات معماری

نتیجه گیری

اخلاق، بررسی و مشخص می کند که کدام اعمال، اهداف، اصول سیاست ها و قوانین از لحاظ اخلاقی قابل قبول هستند. اخلاق مهندسی مطالعه ی تصمیمات، سیاست ها، و ارزش هایی است که در تحقیق و افعال مهندسی به لحاظ اخلاقی مطلوب هستند. این دو زمینه ی معنایی هنجاری هستند. به این معنا که به گزینه ها و ارز شهای موجه اشاره می کنند به چیزهایی که مطلوب هستند، نه فقط چیزهایی که مورد نیاز هستند. زمینه ی هنجاری اخلاق با زمینه ی توصیفی اخلاق متفاوت است ونتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تاثیر رشته معماری بر جامعه شناخت و بررسی اصول اخلاق حرفه ای معماری و شهرسازی که در این مقاله به آن اشاره می شود ضروری می باشد.

منابع و ماخذ

  1. مجله پیام ساختمان و تاسیسات – مصطفی خدابخشی – کارشناس برنامه ریزی شهری دانشگاه شهر ری
  2. فرامرز قراملکی، احد؛ 1385؛ اخلاق حرفه ای؛ نشر مجنون، تهران.
  3. فرامرز قراملکی، احد و نوچه فلاح، رستم؛ 1386؛ موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها؛ نشر موسسه فرهنگی دین‌پژوهی بشرا، تهران
  4. فرامرز قراملکی، احد؛ 1386؛ سازمان های اخلاقی در کسب و کار؛ نشر مرکز ملی مطالعات جهانی شدن و نشر مجنون ، تهران.
  5. فتوت نامه معماری،اصول چهاردهگانه اخلاق حرفهای معماری و شهرسازی،مهرداد آقاشریفیان اصفهانی* 1 ، احمد امینپور** 2
  6. مجله پیام ساختمان و تاسیسات – مصطفی خدابخشی – کارشناس برنامه ریزی شهری دانشگاه شهر ری
  7. فرامرز قراملکی، احد؛ 1387؛درآمدی بر اخلاق حرفه ای؛ نشر سرآمد، تهران.
  8. گنسلر هری جی . در آ»دی جدید به فسفه اخلاق ترجمه : حمیده بحرینی . تهران انتشارات آسمان خیال 1385 ص 30
  9. نیگل توماس . معنای درست ناردست ترجمه سعید ناجی . مجله ازغنون 1379 شماره 16 ص 404
  10. مطهری مرتضی . آشنایی با عاوم اسلامی تهران : انتشارات صدرا 1387 ص 7
  11. لاوسن ان . مدیریت اخلاقی در خدمات دولتی تر جمکه محمدرضا ربیعی مندجین و حسن کیوریان . تهران . نشر یکان.1381:113
  12. مارتین مایک . اخلاق معندسی . ترجمه : نادر محبتی . تهران . نشر مریم پورزند وکیل و 1387:45
  13. تقی زاده محمد . مهندسان و مبانی اخلاق مهندسی در فرهنگ ایرانی . دانش نما /13825:135-136
  14. مطهری مرتضی . فلسفه اخلاق . تهران . انتشارات صدرا :64-53

[1] – دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش

[2] – دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش

[3] – مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سما قم

نرگس سادات خلیلی آزاد[1]

مهندس صبا خویی[2]

محسن کاملی[3]

[/ux_image_box]

به این post امتیاز دهید