هویت بخشی نماهای شهری با تاکید بر معماری ایرانی اسلامی
نرگس سادات خلیلی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش
چکیده
پراهمیتترین قسمت ساختمان برای افراد غیراستفادهکننده صورت ظاهری بنا است که در برابر دید عموم قرار میگیرد. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی در طراحی نما موجب شکلگیری تعداد کثیری نماهای بیهویت و فاقد زیبایی در ایران شده است. برای شکلگیری یک نمای همگن با نمای شهری باید مشترکاتی با نماهای پیرامون ساختمان ایجاد شود، اما متأسفانه در شهرهای ایران شاهد شکلگیری نماهایی بینهایت نامتناسب و ناهمگن در کنار همدیگر هستیم. به عبارت دیگر سیمای بیرونی عناصر شهرهای معاصر ایران انعکاس دهنده هویت ساکنان آنها نیست و در حقیقت هریک از نماها در شهر تنها نمودی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسائل مختلف و حتی حاصل یک تقلید سطحی از نمونههای غربی و یا شرقی است. در این پژوهش به جهت هویت بخشیدن به نماهای ساختمانی راهکارهایی جهت حفظ و تداوم ساختارهای منطقی معماری سنتی و معرفی سبکهای تلفیقی معماری سنتی با الگوهای نوین را ارائه داده و تلاش شده تا ضمن بررسی نقش ارتباطی نمادها و نشانها در شهرهای کهن، فلسفه و چگونگی کاربرد این علائم مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای اجرایی استفاده از آنها در شهرها مشخص گردد.
واژههای کلیدی: معماری ایرانی، هویت، نما، اسلام.
1- مقدمه:
یکی از مهمترین مسائلی که نظر شهرسازان و معماران را امروزه به خود جلب کرده مسأله سیمای شهر است. فقدان هویت، نابسامنی و اغتشاش بصری از مهم ترین انتقادهایی است که به سیمایی شهر امروز ایرانی میشود البته عوامل چندی در شکل دادن به سیمایی شهر مؤثرند که یکی از مهمترین آنها نمای بیرونی بناهای شهری است. عنوان نما به تصویر جانبی از شکل ظاهری و خارجی ساختمان اطلاق میشود، طبق اصول طراحی معماری طرح نما باید با پلان و اسکلت ساختمان هماهنگ و همچنین زیبا، متناسب و باهویت باشد و از نظر علم معماری نمای ساختمانهای هر منطقه باید با شرایط اقلیمی آن هماهنگی کامل داشته باشد. نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، مؤثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نماهای شهر در مجموع از بین میرود و نتیجه این ناهمگونی آشفتگی در فضای بصری شهر میشود. در واقع حجم بیرونی و پوسته ساختمان (نما) علاوه بر اینکه بهعنوان مرز میان برون و درون، بیش از هر بخش دیگری در ارتباط با افراد غیر استفاده کننده قرار میگیرد. در جریان رشد شتابان شهرنشینی، شاهدیم که توجه به ساخت نماهای متناسب با فرهنگ و هویت ایرانی کمرنگ شده است به همین سبب توجه به نماها به عنوان نمودی از هویت و فرهنگ شهر امری بسیار حیاتی است[1]. بیهویت شدن ساختمانها و مهمتر بعد نمایی آن، گویای یک اغتشاش بصری و یک تهاجم فرهنگی است که در نتیجه عواملی همچون تخریب تدریجی و عدم ترمیم و بازسازی، ایجاد نماهای جدید در کنار نماهای قدیمیتر، فقدان کارکرد و توجه فرهنگی اجتماعی باشد. لذا نتیجه آن پایین آمدن احساس تعلق ساکنان از فضای شهری باشد[2].
2- تعریف هویت و هویت در معماری
طبق تعریف متداول، “هویت احساس تعلق خاطر به مجموعهای مادی و معنوی است که عناصر آن از قبل شکل گرفتهاند.”
در فرهنگ معین هویت به این صورت معنی میشود: «هویت hovyiyat (= ع. هویه) 1- ذات باری تعالی؛ 2- هستی، وجود؛ 3- آنچه موجب شناسایی شخص باشد؛ 4- (فا) هویت عبارت از حقیقت جزئیه است؛ یعنی هرگاه ماهیت با تشخیص لحاظ و اعتبار شود هویت گویند و گاه هویت به معنی وجود خارجی است و مراد تشخیص است و هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است.»
هویت در انسان شناسی، به معنای نوعی از خودآگاهی فردی یا جمعی نسبت به وجود مجموعهای از خصوصیات فرهنگی اجتماعی که فرد یا گروه مزبور را از فرد، افراد یا گروههای «دیگر» که به مثابه هویتهای «دیگری» طبقهبندی میشوند، متمایز میکند و عموماً خود را با یک نام و یا لااقل با ضمیر «ما» مشخص میکند. در خصوص واژه لاتین هویت (Identify) گفته اند که از قرن چهاردهم در زبانهای اروپایی رایج شده و ریشه آن به دو واژه لاتین Identitas به معنی «خصوصیت چیزی همانند» و Idem به معنی «همان» و معادل قدیمیتر یونانی آنها میرسد.
در کتاب مبانی نظری هویت و بحران هویت دو پسوند واقعی و تقلیدی را به هویت افزوده است. برونرفت از چالشهای امروز را تعریفی سیال از هویت و دوری از هویتهای تقلیدی عنوان شده و ذکر شده که: «هویت ما در نه گرو میراث گذشته و نه در گرو میراث دیگران به عنوان دیگری بلکه در گرو حقیقت طلبی و روش اصیل ما خواهد بود». با این توصیف بدیهی است که در شرایط مکانی و زمانی مختلف، زمینههای متفاوتی برای هویت منظور گردد که هرکدام نیز دارای تعاریف و ابعاد خود باشند؛ نظیر هویت شخصی، هویت اجتماعی، و هویت شهری. کامیلوزیته در نظریه هویت تاریخی شهرها، هویت شهر را مجموعه تاریخی که نه تنها در یک بنا خلاصه نمیشود بلکه در کل شهر معنی مییابد را موجب برجای ماندن و زنده ماندن تمدن شهری میداند. آلدروسی (1937- 1997) معمار ایتالیایی از پیروان مکتب خردگرایی معماری بنای تاریخی را در برگیرنده خاطرات، افکار و آثار نسلهای متعدد در گذشته میداند [3].
هویت فرهنگی معماری را همان ارزشهایی رقم میزند که تنها در بستر بناهای سنتی ادراک میشود، چرا که معماری به آن دلیل شکل میگیرد تا ارزشها را در خود بپروراند و کالبدی بر آن متصور شود که اگر چنین نبود و معماری سنتی ایرانی فاقد ارزش مینمود، معماری ابنیه کهن بیشتر از مشتی خاک مینمود. هنر ایرانی هنری سرشار از نبوغ اصیل ایرانی است و قومی که چنین هنری را بوجود میآورد باید غریزه و نبوغی ازآن خود داشته باشد و هنرش نیز نمیتواند تنها تلفیقی از عناصر برگرفته از فرهنگهای دیگر باشد. این نکته بر این دلالت دارد که معماری و شهرسازی، واجد رسالتی است تا ارزشهای کهن فرهنگی را در درون خویش پاس دارد و بر این اساس عنصری هویتبخش در ساختار فرهنگی شمرده شود، چنانچه همگونی فرهنگ و معماری در آثار معماری جهان مشاهده میشود. [4]
3- تعریف فضای با هویت
فضا زمانی برای ما داریی هویت خواهد بود که از طرفی بتوانیم آن را موجودی مستقل و عینی تلقی کرده و از طرف دیگر خود نیز به عنوان موجودی عینی در آن فعالیت و رفتار نماییم و بالاخره بتوانیم ذهنیات ناشی از ادراک آن را با ذهنیات خود تطبیق دهیم. [5]
4- مکان با هویت
زمانی که در خصوص ابعاد، شکل، محصوریت، کیفیت بدنهها و کف، رفتار مردم، ارزشی که محور مورد بحث برای استفادهکنندگان دارد و … و توصیفاتی در اختیار وی قرار میگیرد، او میتواند براساس آنها دست به گزینش اطلاعات بزند. از این پس علاوه بر محور مزبور فضای آن برایش ترسیم و تعریف میشود و جنبه عینی مییابد. حال اگر فضای مورد اشاره تداعیهایی در ذهن فرد ایجاد کند یا برایش معنایی خاص داشته باشد از پدیدههای عینی به موجودی ذهنی بدل میشود و مکان نام میگیرد. به این ترتیب در حالیکه فضا را گستردهای باز و حتی تا حدودی انتزاعی میبینیم، مکان وجهی از فضاست که به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای بار معنایی و ارزش است. به عبارتی مکان محل تلاقی فرم، عملکرد و معنای فضا است [5].
5- فرهنگ
فرهنگ مجموعه باورها، دانشها، معارف و آداب و رسوم و ارزشهایی است که جامعه بر مبنای اعتقادات خود آنها را تکامل بخشیده و بر اساس آن مجموعه مشی مینماید و در این روند، هدف او رسیدن به تعالی و تکاملی است که جهانبینیاش برای او تعیین و تبیین نموده است [6].
6- عوامل تاثیر گذار در طراحی نماهای شهری
از جمله عوامل مؤثر در طرح نما میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پیوستگی در نماهای شهری: ریتم عناصر دارای جزئیات و تداوم بصری میتواند به پیوستگی چشمانداز ها و نماهای شهری کمک کند. چندین قانون درنظریه گشتالت معرفی گردیده که درپیوستگی نما حائز اهمیت هستند. این قوانین عبارتند از:
قانون شباهت: عناصری که خصویات مشترکی دارند، ذهن انسان را به پیوند دادن آنها به یکدیگر تشویق میکنند و به صورت شکلی واحد ادراک میشوند.
قانون مجاورت: عناصر نزدیک بهم بهصورت فرمی منسجم و یکپارچه دریافت میگردند.
قانون ادامه خوب: مغز انسان ترجیح میدهد امتداد خطوط مستقیم و منحنی و شکسته را همچنان مستقم و منحنی و شکسته ببیند. اصل پیوستگی و تداوم نیز در مقابل همین اصل قابل تبیین است.
قانون ترمیم یا تکمیل: انسانها به وسیله تکمیل فضاهای خالی و تشکیل شکل اولیه در ذهن خود آن را درک می کنند.
قانون شکل و زمینه: معمولاً شکل به صورت مجزا از زمینه توسط بیننده درک می شود.
- مواد و مصالح همگون در نما: انتخاب مواد و مصالح به رنگ غالب نماهای شهری و در نظر گرفتن هویت شهری و منطقهای انجام شود. همچنین مصالح بکار رفته در نما باید با اقلیم منطقه سازگاری داشته باشد. هماهنگی طرح ها و مصالح در نمای ساختمانها برای ایجاد حس وحدت در بخشهای مختلف شهر نیز لازم میباشد.
- سلسله مراتب در نهادهای شهری: سلسله مراتب قطعهای است که تغییرات اجزای یک مجموعه را به هم متصل میکند و
در واقع در سلسله مراتب تغییر تدریجاً به وقوع میپیوندد. در سلسله مراتب هدف تغییر از یک وضعیت به وضعیت دیگر به صورت تدریجی است بنابراین نمیتوان همیشه فضاها را شبیه بهم نمود بلکه گهگاه باید تضاد را حفظ کرد و سپس با مفصلهای ارتباط لازم را به شکل تدریجی بهوجود آورد. رسیدن از یک فضای خصوصی به عمومی، از فضای حرکتی به مکث و یا حتی از یک فضای حرکتی به یک فضای حرکتی دیگر با سنخیتی متفاوت بایستی که چهارچوب سلسله مراتبی مشخص باشد.
- مقیاس: توجه به مقیاس در ساختمانها یکی از مهمترین ارکان در طراحی نماهای شهری است. رعایت مقیاس انسانی برای درک بهتر محیط توسط عابر حائز اهمیت می باشد معمولاً برای درک بهتر نماهای بلند مرتبه و حفظ مقیاس انسانی نماها را به قسمتهای کوچکتر تقسیم نموده و یا در ارتفای مناسب فضا را شکسته و ملموس مینمائیم.
- تناسبات: منظور از تناسبات نما نسبت میان ارتفاع به عرض آن قطعه میباشد. نسبت مورد نظر به صورت عددی کسری ارائه می گردد. قطعات از نظر تناسبات در سه دسته قرار میگیرند: قطعات افقی یا خوابیده، قطعات عمودی یا ایستاده، قطعات با تناسبات مساوی و یا بدون جهت.
- سطوح پر و خالی: یک بدنه میتواند یک سطح صاف و بدون تخلخل باشد و یا دارای پیش آمدگیهایحجمی و یا احجام فرو رفتهای داشته باشد. استفاده از سطوح مختلف در نما ایجاد شکستگی و پیش آمدگی (فضای پر و خالی) به زنده بودن نما و حرکت مجازی سایههای متغیر تشکیل شونده در طول روز کمک می کند. البته رعایت تناسبات بین فضای پر و خالی از دیگر شاخصههای مهم در طراحی نما میباشد.
- خطوط غالب در نما: گاه نحوه ترکیب عناصر سطوح یا اجسام سطوح یا اجسام مختلف در یک بدنه راستاهایی را در چشم ناظر ایجاد میکنند. این راستاها در واقع خطوط القایی بدنه ناظر میباشند این خطوط ممکن است عمودی یا افقی باشند خطوط فوق الذکر یا به صورت راستاهایی فرضی و یا القایی توسط عناصر بدنه و یا به صورت خطوط واقعی مثل قرینهها به چشم میرسند. خطوط غالب در نما آن دسته از خطوطی هستند که تأثیر فراوان در ناظر داشته و به صورت شکل در زمینه خطوط بدنه، جلوهگر شوند.
- خط زمین و خط آسمان: شروع و خاتمه نما دارای اهمیت خاصی میباشد. خط زمین نشان میدهد که ساختمان چگونه به زمین متصل شده است. اگر به صورت یک راستای مستقیم یا راستای یا قانونمندی مشخص باشد بستری میشود برای هماهنگی نمای بناها با یکدیگر. خط آسمان شامل مرز توده ساختمانها در اتصال با آسمان میباشد. خط آسمان هویت نما و دید آن در برابر عموم را مشخص مینماید. خط آسمان تک تک نماها در کنار هم نمای عمومی شهر یا همان منظر شهری را میسازد.
- هویت بخشی به نماهای شهری: نماها شهری باید خاطره انگیز، سرزنده و بیاد ماندنی باشند، بطوری که بدنه هر خیابان نباید شبیه به دیگر خیابانها در شهر شود بطوری که ناظر بتواند آن را در ذهن خود با یکدیگر پیوند دهد و الگوی آن را در فضا و زمان بفهمد که این خود محک تشخیص هر محیط شهری است که فضا و مفهومی بر آن مقصود است [7].
مؤلفههای تأثیرگذار بر بی هویتی نماهای ساختمانی
7- اعمال سلیقههای شخصی
به دلیل نبود ضابطهای محکم و قطعی در زمینه اجرایی نما، شهروندان و صاحبان بنا به اعمال سلیقه شخصی در ساخت نماهای ساختمانها مبادرت کرده و همچنان معضل آشفتگیهای فضای بصری را تداوم میبخشند. همچنین سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به دلیل اینکه به دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند [1]
8- کپیبرداری نامناسب
بهطور عمده امروزه مد روز و سلیقه افراد مبنای تعیین کننده نحوه ساخت نما را تشکیل داده است. کپیبرداری از ژورنالهای معماری و سبک غربی چیزی جز بیهویتی، آشفتگی و شلختگی فضای بصری و از بین رفتن نشانههای سنتی در کشورمان نبوده است [1]
9- تعریف نادرست از معماری اسلامی
در سالهای اخیر توجه به معماری اسلامی افزایش چشمگیری داشته است ولی دلیلی ندارد که در بنایی که کاشی فیروزه در آن بکار رفته یا از نقوش معرق، تذهیب، منبت و مقرنس استفاده شده، آن بنا را اسلامی دانست. بلکه آنچه معماری بنایی را اسلامی میکند، رعایت حریمهای تعریف شده در دین است که سبب ایجاد سکینه و آرامش برای اهل خانه میشود، بعبارت دیگر بنایی اسلامی است که روح اسلامی داشته باشد [1].
مؤلفههای تأثیرگذار بر هویتبخشی به نماهای ساختمانی
9- طبیعت
ارتباط عابران و شهروندان با نماهای شهری به طور عمده از طریق دیداری انجام میشود، پس لازم است که طرح معماری بهترین تأثیر دیداری را بر ناظران همیشگی و مقطعی خود گذارد.
یکی از خاصیتهای طبیعت آرامش بخشی و اطمینان دهندگی با ایجاد حس آشنایی است. ذهن زمانی که در طبیعت قرار میگیرد به دلیل نزدیکی جنس عملکرد خود با آن، امنیت و اعتماد به نفس را تجربه میکند. با این تفاسیر بدون تردید نخستین توصیه شهرسازی و نماسازی، افزایش هرچه بیشتر فضای سبز است که ظاهراً درست با عکس این مهم روبرو هستیم. تأثیر مثبتی که یک جداره پوشیده از عشقه بر ذهن آدمی میگذارد بیش از هر طرح و نوآوری است که توسط معمار انجام شود [8]. تأثیر طبیعت میتواند به مراتب بیشتر از طرح یک معمار باشد ولی بهرهگیری از هندسه طبیعت در طرح معمارانه بی تأثیر نخواهد بود. نباید فراموش کرد که گذشتگان ما نیز همواره به دنبال معماریای همگون با طبیعت بودند.
10- بهرهگیری از نور و رنگ
در بناها و فضاهای قدیم، رنگهای طبیعی مصالح محلی که بناها به وسیله آن شاخته میشد، به شهر چهرهای هماهنگ و همگون میداد و با روحیه، اقلیم و فرهنگ مردم نیز بیشر مطابقت میکرد. به این ترتیب رنگ هر شهر تثبیت شده بود و جنبهای از هویت آن محسوب میشد. بنابراین با وجود تفاوت در مقیاس و عملکردها نوعی وحدت کلی بر سراسر شهر حاکم بود. هر شهر هویت رنگی خاص داشت [3]. امروزه بهرهگیری از مصالح طبیعی و بومآورد منطقه به عنوان تنها مصالح استفاده شده در بنا برای رسیدن به بناهای همگن امری غیر ممکن و تا حدودی یک راهکار سطحی است ولی بکاربردن مصالحی با رنگهای متناسب با بافت سنتی و طبیعت مناطق یک راهکار مناسب و حرفهای است.
نقشی که رنگ برای تعریف اشیا در روز بازی میکند، نور در تاریکی شب بر عهده میگیرد. به طور معمول مردم شناخت خود را از نمای یک بنا بر آنچه که در روز از آن دیدهاند، مبتنی میسازد. طراحی بجا و فکر شده نور پردازی نما میتواند با دگرگون کردن این شناخت به خلق الگوی جدیدی از نما در ذهن مخاطبان بپردازد [8]. درست است که معماری سنتی ما از چنین روشی بهره نگرفته است ولی نور امر جدایی ناپذیر معماری ایرانی است و نمونههای بارز آن ترکیب نور و رنگ در ارسیها و شیشههای رنگی عمارتهای ایران زمین است.
11- استفاده از مصالح طبیعی
صرفه جویی در مصرف انرژی و پرهیز از آلودگی محیط زیست در زمان تولید، انتقال، استفاده و بازیافت مصالح ساختمانی از اصول معماری پایدار است. بیتردید استفاده از مصالح طبیعی، محلی و بومی که بیشترین سازگاری اقلیمی و آشنایی فرهنگی را با محیط اطراف خود دارد، میتواند مناسبترین پاسخ به این اصل باشد. از دیرباز سنگهای متنوع و آجر از مهمترین و بهترین مصالح برای نماسازی در ایران است.[1]
کاربرد رنگ و مصالح مناسب در نمای ساختمانهای مسکونی، آنقدر حائز اهمیت است که استفاده بهینه از آنها نشانگر یک تعمق شدید و وسواسانه نسبت به محیط و طبیعت، عشق به سرزندگی و تداوم و جاودانگی، همزاد پنداری و توجه به الگوهای تسکین دهنده و خاطره انگیز، تمایز نمای ساختمان واقعی از یک طرح و تصویر نمایشی است [2].
12- لزوم تعامل صحیح شهروندان، دانشگاه، مدیریت شهری
وقتی ژورنالهای خارجی، مبنای تدریس در رشتههای معماری و گرافیک دانشگاه میشود و پیشینه فرهنگیمان تنها چیزی است که به آن پرداخته نمیشود قطعاً باید انتظار چنین بیسلیقگیها و شلختگیهایی را در نماهای شهری داشت. مدیریت شهری در کنار فرهنگسازی مناسب برای اصلاح الگوی ساخت و ساز، باید به تدوین قوانین جامع و اجرای آنها بپردازد و دانشگاه هم در ارتباطی مؤثر با شهروندان و مدیریت شهری میتواند در تربیت افراد متخصص و کارآزموده و نیروی انسانی ماهر نقش مؤثری ایفا کند[1]. در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرحهای بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبههای رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند، لذا در شهرهای ایران نیز باید چنین باشد.
13- نتیجهگیری
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد .
مسلم آن است که ساخت و سازهای شهری باید به سمتی پیش برود که نمایی چشمنواز را در پیش چشم بیننده فراهم آورد. نمایی که بتواند معرف فرهنگ، اصالت، تمدن ایرانی باشد و حس افتخار به چنین پشتوانه و اصالتی را به شهروندانش هدیه دهد. و این مهم زمانی حاصل میشود که الگوهای معماری سنتی با دستاوردهای معماری مدرن تلفیق شوند.
14- فهرست منابع و مأخذ
[1] زمانی اسگویی، زهرا، جای خالی هویت و زیبایی در نماهای ساختمانی، اولین همایش منطقهای معماری و شهرسازی غرب کشور، سقز، 1391
[2] مظفریان، سجاد، قره داغی، مصطفی، پدیدارشناسیارزشی نماهای ساختمان های مسکونی جدید راهکاری در تکوین هویت شهری سقز، اولین همایش منطقهای معماری و شهرسازی غرب کشور، سقز، 1391
[3] شجاعی، لیلا، درودی، محمدرضا، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار برهویت بافتهای شهری، پیام ارک- فصلنامه سازمان نظام مهندسی ساختمان آذربایجان شرقی، سال نهم، شمارۀ 31، زمستان 90
[4] بمانیان، محمدرضا، غلامیرستم، نسیم، رحمتپناه، جنت، عناصر هویتساز در معماری سنتی خانههای ایرانی «نمونه موردی خانه رسولیان یزد»، دو فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، شمارۀ 13، زمستان 1389.
[5] بهزادفر، مصطفی، محیطهای پاسخده، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، 1382
[6] نقیزاده، محمد، رابطه هویت سنت معماری ایران با مدرنیسم و نوگرایی. هنرهای زیبا، شماره 7. پاییز 1379.
[7] پورسیستانی، پونه، پورسیستانی، پوپک، ساماندهی نماهای شهری در راستای احیاء هویت ایرانی )نمونه موردی شهرکرمان(، اولین همایش منطقهای معماری و شهرسازی غرب کشور، سقز، 1391
[8] افتخارزاده، ساناز. طراحی نماهای ساختمان با توجه به شهروندان. پیام نظام مهندسی ساختمان استان تهران، سال پانزدهم، شمارۀ 4، خرداد و تیر 90.